تنها علمدار هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل (ع) روستای ده زیار دوشنبه 85 دی 25 :: 9:38 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
کوفه میا حسین جان قیام مسلم بن عقیل در سال هشتم هجری ، حضرت مسلم بن عقیل فرستاده امام حسین (ع) در کوفه با چهار هزار نفر خروج کرد. مسلم که از اوضاع هانى پس از دستگیری وی توسط ابن زیاد بى اطلاع بود، یکى از یاران خود را به دار الاماره فرستاد. همین که دانست وى مورد ضرب و شتم قرار گرفته و زندانى شده است، به منادى خود گفت، شعار" یا منصور امت" (اى کسى که مردم به یارى او مىشتابند) در میان مردم سر دهد، و این شعارى بود که در مواقع جنگى به کار برده مىشد. د یرى نپایید که چهار هزار نفر در اطراف خانه هانى فراهم آمدند. مسعودى در کتاب مروج الذهب آورده است که ساعتى نگذشت که هیجده هزار مرد گرد او جمع شدند. مسلم به طرف قصر ابن زیاد حرکت کرد. عبید الله که از مسجد بازمىگشت مأمورین به وى اطلاع دادند که مسلم قیام کرده است.ابن زیاد بلافاصله خود را به داخل قصر رسانید و درها را بست و خود را در گوشهاى پنهان داشت، مسلم قبل از هر چیز در جمع آورى مردم بکوشید و آنان را همانند سپاهى منظم درآورد. او همچنان به سوى قصر به راه افتاده بود و از مردم مىخواست که به یارى او بشتابند. دیرى نپایید که انبوه مردم در بازار و مسجد فراهم آمدند . کار بر ابن زیاد تنگ شد. پس ناگزیر کسى را فرستاد تا بزرگان مردم کوفه را فراخوانند.اما تعداد افرادى که نزد او آمدند بیش از پنجاه نفر نشد.سى نفر محافظین او و بیست نفر مردمان سرشناس کوفه و نزدیکان او بودند. ابن زیاد با آنها که در قصر بودند که از بالا سر مىکشیدند و لشکر مسلم را زیر نظر داشتند یاران مسلم به سوى آنها که در قصر بودند سنگ پرتاب مىکردند و آنان را دشنام مىگفتند و مادر و پدرش را به باد ناسزا مىگرفتند. پس ابن زیاد کثیر بن شهاب را فراخواند و به او دستور داد به همراه آن دسته از قبیله مذحج که فرمانبردار او هستند بیرون رود و مردم را از یارى مسلم بن عقیل باز دارد و آنان را از جنگ بترساند. محمد بن اشعث را نیز مأمور ساخت با آن دسته از قبیله کنده و حضرموت که فرمان او را پیروى مىکردند به میان مردم بروند و آنان را از گرد مسلم پراکنده سازند، و پرچم امان براى پناهندگان ترتیب دهد، و براى عدهاى از اشرار مانند همین دستور را صادر کرد و بقیه سران و مردم کوفه را نزد خود نگه داشت.زیرا که شماره مردمى که با او در قصر بودند اندک بود. بدین جهت به شدت در هراس بود، مردم که در اطراف مسلم بودند و هر آن بر تعدادشان افزوده مىشد تا شامگاه درنگ کردند، و هر چه مىگذشت کار بر آنان سختتر مىشد.عبید الله به عدهاى از اشراف که با وى بودند گفت که به میان مردم بروند و به آنان وعده امتیازات و بخشش بسیارى را بدهند، و آنها را که از فرمان وى سرپیچى کنند از محرومیت و عقوبت بترسانند. کثیر بن شهاب در این باره بسیار سخن گفت، و آنان را از خطر ورود لشکر از شام بیم داد.مردم نیز همین که این سخنان را شنیدند به تدریج پراکنده شدند و راه خانههاى خود را پیش گرفتند. بسیارى از زنان نزد فرزند و برادر خود آمدند و از آنان خواستند که به خانه برگردند و به ایشان گفتند: این جماعت که در اینجا هستند مسلم را کافى است. مردم همچنان پراکنده مىشدند تا آنکه تعداد یاران مسلم به پانصد نفر کاهش یافت.همین که تاریکى شب فرا رسید باز هم تعداد دیگرى متفرق شدند، تا آنجا که مسلم پس از خواندن نماز مغرب تنها سى نفر بیشتر را در آنجا مشاهده نکرد. هنوز به در مسجد نرسیده بود که دید زیاده از ده نفر با وى همراه نیستند، و چون پاى از در بیرون نهاد، یکه و تنها شد و هیچ کس با او نبود. بدین ترتیب مسلم حیران و سرگردان در کوچههاى کوفه به راه افتاد و نمىدانست که به کجا برود، تا گذرش به خانه زنى به نام طوعه افتاد که پسرى به نام بلال داشت و با دیگر مردم با مسلم همراه شده بود. مسلم از او آب خواست. طوعه به وى آب داد. مسلم همانجا نشست.آن زن به داخل خانه رفت. دیرى نپایید که برگشت و مرد را دید که همچنان نشسته است و کاسه آب دست نخورده. زن پس از شناخت وی ، مسلم را در خانه اش پنهان کرد اما به دلیل خیانت پسر زن ، مسلم به ایادی ابن زیاد معرفی شد . روز شهادت آن بزرگوار را در روز عرفه یا نهم ذى حجه نوشتهاند. وسَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ موضوع مطلب : سه شنبه 85 دی 19 :: 12:37 عصر :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
سلمان فارسی گفت: در حالی که حضرت علی (ع) سرگرم غسل دادنِ رسول خدا (ص) بود به او خبر دادم که ای وای قوم چه کردند و گفتم که: ابوبکر هم اکنون بر منبر رسول خدا(ص) است و عوام الناس از چپ و راست به او هجوم آورده و با هر دو دستش بیعت میکنند. حضرت علی(ع) گفت: آیا می دانی نخستین کسی که با وی بر منبر رسول خدا (ص) بیعت کرد چه کسی بود؟ گفتم: نه، ولی پیرمردی را دیدم که بر عصایش تکیه داده و پیشانی درهم کشیده بود، به خاک افتاد و می گریست و میگفت: سپاس خدای را که نمردم تا تو را در این مکان ببینم، دستت را بگشای! ابوبکر دستش را گشود و با او بیعت کرد و سپس گفت: امروز همانند روز آدم! آنگاه پائین آمد و از مسجد بیرون شد. حضرت علی(ع) گفت: ای سلمان می دانی او که بود؟ گفتم: نه، اما از گفته اش بدم آمد .حضرت علی (ع) گفت: آن کس شیطان بود، لعنت خدای بر او باد. رسول خدا مرا خبر داده بود که: نخستین کسی که بر روی منبر با ابوبکر بیعت کند،شیطان خواهد بود که به گونه ی پیرمرد پارسای پیشانی بسته ظاهر شود. موضوع مطلب : یکشنبه 85 دی 17 :: 12:57 عصر :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
عید سعید غدیر خم ، عید ولایت و امامت، بر همه شیعیان مبارکباد.
بسم الله الرحمن الرحیم و صلى الله على محمد و آله الطاهرین و لعنة الله على اعدائهم اجمعین من الآن الى قیام یوم الدین و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم روز هیجدهم ذی الحجه به نیمه نزدیک می شد که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: قال الله الحکیم فى کتابه الکریم: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. «اى پیامبر برسان به مردم آنچه را که از سوى پروردگارت به تو فرود آمده است، و اگر نرسانى، رسالت پروردگارت را نرساندهاى، و خداوند تو را از مردم حفظ مىکند، و خداوند گروه کافران را هدایت نمىنماید». حسن بن راشد می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: غیر از عید فطر و قربان برای مسلمانان عید دیگری هم هست؟ فرمودند: بلی و این عید از آن دو عید دیگر با فضیلت تر است .گفتم کدام روز است ؟فرمود: روز هیجدهم ماه ذی حجه عید غدیر خم .عرض کردم: قربانت شوم در آن روز چه اعمالی انجام دهیم؟ فرمودند: روزه بگیرید بر محمد و آلش صلوات بفرستید ...... یقین بدانید انبیا علیهم السلام روزی که وصی خود را نصب می کردند امر می کردند که آن روز را جشن بگیرند. وقتی به سیره ائمه و پیامبر اکرم مراجعه می شود در می یابیم که پیامبر و امیر مؤمنان و سایر ائمه با روز غدیر به عنوان یک عید برخورد کرده و مسلمانان را به تبریک و تهنیت گفتن به هم دعوت کرده اند. امام حسن علیه السلام روز عید غدیر در کوفه مهمانی بزرگی برپا می داشتند. امام علی با فرزندان و گروهی از پیروانش بعد از نماز برای شرکت در مجلس به منزل امام حسن علیه السلام می رفتند .و پس از اتمام مهمانی امام حسن علیه السلام هدایایی به مردم اعطا می فرمود .لذا این حرکت امام حسن علیه السلام موجب شد مردم به روز عید غدیر عادت کنند. موضوع مطلب : پنج شنبه 85 دی 14 :: 9:36 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
میلاد هادی خاندان هدایت بر شما منتظران مهدی موعود(عج) گرامی باد. 15 ذی الحجه 214] - « حضرت امام علی النقی (ع)» دهمین پیشوای شیعیان جهان درمدینه منوره قدم به عرصه حیات نهادند. پدرایشان امام نهم حضرت جواد(ع) و مادرشان بانوی فاضل بنام سَمانه بودند. کنیه آن حضرت ابوالحسن و القاب مبارکشان طیب، امین، هادی و مشهورترین آنها نقی است. امام علی النقی(ع) درپی رحلت پدربزرگوارشان درهشت سالگی رسالت مهم امامت مسلمانان را برعهده گرفتند. آن حضرت تاسال244هجری قمری درمدینه به ارشاد و هدایت مردم همت گماشتند تاآنکه متوکل خلیفه عباسی ازبیم قیام و طغیان علویان که دربغداد تشکیلات منسجمی بوجود آورده بودند امام را به سامرا انتقال داد. ازابتدای ورود امام هادی (ع) به این شهرسختگیری و خشونت متوکل درمورد ایشان آغازشد. متوکل آن حضرت را درمحل تجمع نظامیان جای داده بودند تا ازنزدیک ایشان را تحت نظرداشته باشد و ازوجود امام سخت برخود بیمناک بود و به اندک سوء ظنی برای آن وجود پاک و نورانی مزاحمت ایجاد میکرد اما امام دهم (ع) درکلیه برخوردهای خود با متوکل، عظمت خداوند متعال را در نظر داشتند و پیوسته برحقانیت راه نیاکان خویش اصرارمی کردند. موضوع مطلب : سه شنبه 85 دی 12 :: 11:17 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
ارتباط خاص بین امام حسین (ع) و امام زمان (عج) ارتباط خاص بین امام حسین (ع) و امام زمان (عج) وجود دارد، هر دو از نسل رسول الله (ص) ، هر دو قیام کننده برای اقامه حق و احیای عدالت و اعتلای کلمه توحید. آن یک قیام کرد تا دولت ظلم و کفر براندازد و حاکمیت قرآن را تجدید کند و شهید شد و این یک قیام می کند تا ادامه دهنده قیام جد خویش باشد و اهداف او را جامه عمل بپوشاند و چنانچه رسول خدا(ص) وعده فرمود، دنیا را از عدل و داد پر کند و داد شهیدان بستاند و چنین است که هر دو در یک راستا و برای یک هدف همه وجدانهای بیدار و همه انسانهای مسئولیت شناس را مخاطب قرار داده و می فرمایند، آیا یاریگری هست که یاریم دهد؟ آیا کمک دهنده ای هست که کمکم دهد؟ آیا کسی هست که از حریم رسول خدا(ص) دفاع کند؟ به خاطر همین ارتباط است که شیعه منتظر امام زمان (عج) ، امام حسین (ع) را با همه تنهایی، با همه مظلومیت و با همه حرکت و جهاد و شهادت طلبی اش در امام زمان (عج) مجسم می بیند و با کلمات فقط امام حسین (ع) را زیارت نمی کند بلکه با حجت باقیه خدا، امام همه خلایق، پیشوای همه صالحان و فرمانده همه مجاهدان فی سبیل الله حضرت مهدی (عج) تجدید بیعت می کند و بر وفاداری و جانبازی در رکاب مظهرش پیمان تازه می بندد. موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 85
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 302764
|
||