تنها علمدار هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل (ع) روستای ده زیار پنج شنبه 85 آذر 30 :: 10:31 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
درود و سلام و صلوات خدا بر جواد الائمه علیه السلام آن هنگام که با میلادش جلوه زیباى مبارک ترین مولود را رقم زد و آن هنگام که باقامت زیباى امامت خویش قیامتى از شکوه و جلال و عظمت الهى را متجلى ساخت و آن زمان که در آخر ذى قعده سال 220 هجرى دیده ازجهان فرو بست و با غروب غمگینانه و افتخار آفرین خویش تجلى بخش آیات جهاد و شهادت گشت. داغ شیعه درسوگ پیشوایان شهیدش، هرگز از یاد رفتنی نیست. رحلت پر سوز و شهادت مظلومانه تو نیز ، ای<< جواد الائمه و ای فرزند امام رضا(ع) >> ، یکی از آن داغ ها ی فراموش نشدنی است. وقتی در شهادتت، چشم شیعه گریان شد، اندوه یتیمی بر چهره پیروانت غبار غم افشاند و ناگزیر همان صحنه ای به یاد می آمد که که تو از مدینه به مشهد بر سر بالین پدر شهیدت رضا آمدی اما این بار... << کاظمین >> برای چندمین بار در سوگ تو گریست وفوج فوج مردم، غمگین وسوگوار، سالروز رحلت اجداد و نیاکان شریفت را به یاد می آورند. لعنت و نفرین خدا بر آن باطلی که لباس حقّ پوشیده و جامه خدمت و خلافت بر تن کرده بود، تا رعیّت را در هیأت شبانی بفریبد و گرگ ایمان وجان آنان شود و اما تو... شهادت تو ،نشانی از مظلومیّت خطّ اهل بیت(ع) بود. و اما ادامه دارد از صدر اسلام تا کنون... باید فریاد زد ... فریاد... که ای ای منتقم خون شهیدان ره حق بنیان کن بنیان ستمکار کجایی؟ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرج شخصى از امام جواد (علیه السلام) تقاضا کرد او را در جمله اى کوتاه نصیحتى جامع فرماید. امام فرمود: صُن نفسک عن عار العاجلة و نار الاجلة; خود را از کارهایى که موجب ننگ در دنیا و عذاب در آخرت مى شود حفظ کن. التماس دعا خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) روستای ده زیار موضوع مطلب : سه شنبه 85 آذر 28 :: 11:54 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
خدایا ما را آن ده که دارای ظرفیتش باشیم نه بیشتر! قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس روزی سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی عبور می کرد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد. در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدتها فکر می کرد از همه قدرتمند تر است. تا اینکه یک روز حاکم شهر از آنجا عبور می کرد. او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قویتر می شدم! در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تختی بلند و با ابهت نشسته بود و مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند. پس از مدتی ابری سیاه و بزرگ آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود فکر کرد که نیروی ابر از خورشید بیشتر است و تبدیل به ابری بزرگ شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی چیزی نگذشته بود که به نزدیک یک صخره بزرگ رسید و محکم به آن خورد، دیگر قدرت تکان دادن صخره را که نداشت. با خود گفت که پس صخره قویترین چیز در دنیاست و تبدیل به آن شد. همانطور که با غرور ایستاده بود و از بالا به اطراف نگاه می کرد ناگهان صدایی شنید و احساس درد کرد بطوریکه داشت خورد می شد. نگاهی به پائین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده بود. اگر دندان طمع را دور می انداختیم. اگر شکر گذار نعمتهای خدا بودیم. اگر باور می کردیم که قدرت مطلق خداست. اگر به داشته هامون بیشتر بها می دادیم. اگر غرورمان را زیر پایمان له می کردیم. اگر ....... اگر..... اگر... اگر. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار موضوع مطلب : یکشنبه 85 آذر 26 :: 2:1 عصر :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
24 آذر روز اقتدار و همبستگی ملی بر ملت قهرمان ایران مبارکباد.
به تعبیر شهید مطهری آدم خوب تو سیستم بد نمی تونه خوب مدیریت کنه، آدم خوب و خوبی های او در حد چارچوب همون دفتر کارش محدود می مونه. آدم بد تحت الشعاع سیستم بد قرار می گیره منظورم اینه حالا که مردم همت کردند، این چند نفری که راه پیدا می کنند به شوراها انسانهای فرهیخته و دلسوز مردم باشند، که فردا با یک قطعه زمینی، در مقابل بی عدالتی، دهانشون بسته نشود.تمام جنایتهایی که در عالم صورت می گیرد برچسب قانونی دارد شما اگه بهترین قوانین رو هم داشته باشید اما اگر آدمی بخواهد هر شیطنتی بکند با آن قوانین می تواند بکند چون برچسب قانون دارد. اکثر زندانهای ما را مجرمین ساده لوح پر کرده اند حضرت امیرالمؤمنین(ع) در اول حکومت فرمودند: من را می بینید که دارم وارد حکومت می شوم اگر زمانی که دارم از حکومت خارج می شوم دیدید که با امکانات و زندگی متفاوتی ( غَیر رَحلی وَ راحَلَتی ، فَعَن خائِن ) به غیر از آن آدمی که داخل شدیم بودیم به عنوان مثال اگر خونه 80 متری داشتیم و حالا، خونه 3000 متری با امکانات شاهزادگی داریم، پس ( فَعَن خائِن ). کسانی که به شورا راه پیدا کردند نباید ارزان خر و گرانفروش باشند باد نکارند که طوفان درو کنند. بعد هم متاسف بشویم و تمام بی عدالتی ها را به حساب تقدیر و قسمت بنویسیم، بابا تو رو خدا حالا که مردم بهت اعتماد کردند به فکرشون باش، تو که با رای مردم اومدی یعنی خواستنت پس اگه یه جایی هم به مشکلی برخوردی یا یه گردن کلفت سد راهت بود اگه نترسی وبه مردم اعلام کنی مطمئن باش حل میشه همانطور که خداوند در قرآن کریم ترسیم می فرماید: که در دریا و خشکی فساد و ظلم ظهور نمی کند و نکرده است (اِلی بِما کَسَبت اید الناس ) یعنی هر جا فساد و بی عدالتی می بینید قرآن صریحا فرموده است دستآورد خود بشریت است.
واین یک جمله بزرگ: موانع را تنها زمانی خواهید دید که چشم از هدفتان برگرفته باشید. موضوع مطلب : چهارشنبه 85 آذر 22 :: 9:35 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
24 آذر سومین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و چهارمین دوره انتخابات خبرگان رهبری بطور همزمان برگزار می گردد. که البته برگزاری دو انتخابات مهم و هم زمان و کاملاٌ متفاوت از هم که یکی از آن ها مربوط به انتخابات راس هرم نظام اسلامی یعنی انتخابات خبرگان و دیگری مربوط به انتخابات قائده این هرم یعنی شوراهای اسلامی ؛هم برای دست اندکاران و برگزارکنندگان ،هم برای جریانات گروه ها و احزاب سیاسی و هم برای مردم ایران یک آزمون بزرگ و بیاد ماندنی خواهد بود ، چرا که درکشوری این انتخابات برگزار می گردد که انجام 29 انتخابات مهم در طول عمر 28 ساله نظام اسلامی حاکی از این است که نقش مردم در این نظام که همان انتخاب رهبر می باشد، تا کوچکترین و جزیی ترین تصمیم گیریها پیرامون مسائل زندگی روزمره خود در شهر و روستا سهیم می باشد ، لذا بجاست که مردم نسبت به این نقش سرنوشت ساز خویش هوشیار بوده و بتوانند بدرستی به ایفای آن بپردازند. اینشاالله که مورد توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد. اهمیت شوراها شور و مشورت همانطور که در قرآن و احادیث به آن اشاره شد یک امر کاملا عقلانی و پسندیده است که همواره مورد نظر اسلام بوده بطوریکه در سه جای قرآن به وضوح به آن اشاره شده است و احادیث رسیده از رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) هم به آن تاکید ویژه دارند. نقش شورا و مشاورت در زندگی اجتماعی شورا و مشاورت در زندگی اجتماعی بشر فواید و آثار فراوانی در پی دارد. جلوگیری از خودکامگی، استبداد و غرور بیجا، مشارکت همگان در تصمیم گیری های اجتماعی و امکان بهره برداری و استفاده از نظرات شهروندان برای تصمیم گیری پیرامون مسائل زندگی شان، راه را بر خود محوری و تفکرات استبدادی می بندد و از طرف دیگر سوظن آحاد جامعه را نسبت به تصمیماتی که درباره آنها گرفته می شود بر طرف می سازد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: کسی که در کارها خودرای باشد به هلاکت می رسد و هر که با مردم به مشورت پرداخت خودرا در عقل آنان شریک ساخت .به عبارت دیگر عقل و خرد جمعی، بر تصمیمات حاکم می شود. کارکرد شوراها شوراها کارکرد و وظایف بسیار زیادی را بر عهده دارند که قانون به آن اشاره کرده است وبر خلاف تصور متداولی که نزد بعضی از افراد وجود دارد، کارکرد شوراها صرفاٌ ساختن یک خیابان و یا یک پل و طراحی پارک و فضای سبز نیست، بلکه برنامه ریزی جامع شهری به ویژه در درون ساختار کلان کشوری نیز به عنوان یک راهبرد باید مد نظر شوراها قرار گیرد، از همین رو نگاه تخصصی بویژه در شهرهای بزرگ برای رفع معضلات شهری و روستایی به نحوی که رضایت مردم را جلب نماید، باید بعنوان نگاه غالب مورد توجه قرار گیرد، لذا شوراها باید محل اجتماع متخصصین و دلسوزانی باشد که با تخصص و تجربه خود بتوانند این نگاه را عملیاتی کنند. هر چند که شوراها باید محلی برای خدمت صادقانه و بفرموده مقام معطم رهبری دور از مناقشات سیاسی و جناحی هم باشند. اما باید یادآور شد که تاثیر انتخابات شوراها بر فرآیند سیاسی کشور و انتخابات دیگر نهادها نظیر مجلس و ریاست جمهوری دلیل حساسیت گروهها به این انتخابات است . اما اینطور هم نیست که اعضای شوراها باید عاری از دیدگاه سیاسی باشند آنچه که برای شوراها مضر است سیاست زدگی یا سیاست بازی است. حضور متخصصان با نگاه سیاسی درست و با بصیرت در شوراها امری لازم و ضروری است و اعضای شوراها نباید فراموششان شود که، شورا کلوپ سیاسی نیست، بلکه انجمن های خدمتی هستند که قادرند آرمان های دهها و بلکه صدها سال مردم ایران را در پرتو نظام اسلامی محقق سازند. گروهها و جریانات سیاسی لازم است، افرادی را بعنوان نامزد انتخابات شوراها معرفی نمایند و مردم نیز کسانی را انتخاب کنند که این افراد واقعا شوراها را جایگاهی برای خدمت ملی بدانند و نه خدای ناکرده فرصتی برای رفع نیازهای شخصی یا جناحی و باندی. به امید ایرانی همیشه سرفراز و سربلند
موضوع مطلب : شنبه 85 آذر 18 :: 9:58 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که بخواهید به گذشته برگردید؟ منظورم از گذشته یکی دو سال پیش نیست. منظورم گذشته ای که بی آنکه چیزی از این دور و زمونه بفهمی می خندیدی و بازی می کردی. آره درست فکر کردی، منظور من روزگار کودکیست، روزگاری که نه غم رو می فهمیدیم نه می دونستیم سرنوشت چیه! یاد روزگار کودکی بخیر. روزگاری که آزاد و رها از بدیهای زمونه به این طرف وآن طرف می رفتیم. تمام غمهای دنیامون خراب شدن اسباب بازیهایمان بود و تمام شادیهامون پفکی بود که مامان برامون می خرید . وقتی کوچیک بودیم معنی بدی و گناه را نمی دونستیم وقتی کوچیک بودیم شاید به ذهنمون هم خطور نمی کرد که روزی باید بزرگ بشیم و غصه دنیا رو بخوریم . غصه اون چیزهایی که نداریم، غصه چیزهایی که از دست دادیم، غصه روزای خوبی که خیلی ساده از کنارمون رد شدند. خوش به حال بچه ها که نمی دونن سختی زندگی چیه؟ خوش به حال بچه ها که ترسشون فقط تنهائیه. اما ترس من وتو از فرداست! از فردایی که هنوز نیومده اما می دونیم با اومدنش شاید یه کم غم وغصه هم بیاره .خوش به حال بچه ها که قادرند خیلی راحت و بدون دلیل گریه کنند و داد بزنند. اما اگر ما بزرگترها بدون دلیل گریه کنیم برچسب دیوانگی می خوریم ؛بچه ها اگر اشتباه کنن کسی دعواشون نمی کنه اما اگه من و تو اشتباه کنیم مورد مواخذه ی روزگار قرار می گیریم.بچه ها اگر چیزی بخواهند شاید خیلی راحت به دست بیاورند. اما ماحتی برای به دست آوردن یه چیز ساده باید کلی خودمون را به در و دیوار بزنیم تازه هیچ معلوم نیست که به هدفمون برسیم یا نه. کودکی گذشت و حال حسرت آن روزگارها را می خوریم. اما حسرت خوردن فایده ای ندارد. اما ما می توانیم بی گناه و پاک باشیم. مثل آنها می توانیم بخندیم و شاد باشیم به شرط داشتن دلی شاد. دل شاد هم ارزان بدست نمی آید باید به زندگی لبخند بزنیم تا او هم به ما لبخند بزند. باید گناه نکنیم و جلوی گناه کردنها را گرفت. باید همدیگر را دوست داشته باشیم و مثل بچه ها مهربون. باید از تنهایی فرار کرد. باید اسباب بازیهامون رو تقسیم کنیم. باید به داشته هامون فکر کنیم و یا یه مدتی با همونها بازی کنیم تا... اونوقت می توانیم مثل بچه ها به هر چی بخواهیم برسیم به شرط توکل کردن به خداوند و تلاش. می توانیم خوب باشیم و خوب زندگی کنیم و همچون بچه ها بخندیم. موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 66
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 303016
|
||