تنها علمدار هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل (ع) روستای ده زیار یکشنبه 85 آذر 26 :: 2:1 عصر :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
24 آذر روز اقتدار و همبستگی ملی بر ملت قهرمان ایران مبارکباد.
به تعبیر شهید مطهری آدم خوب تو سیستم بد نمی تونه خوب مدیریت کنه، آدم خوب و خوبی های او در حد چارچوب همون دفتر کارش محدود می مونه. آدم بد تحت الشعاع سیستم بد قرار می گیره منظورم اینه حالا که مردم همت کردند، این چند نفری که راه پیدا می کنند به شوراها انسانهای فرهیخته و دلسوز مردم باشند، که فردا با یک قطعه زمینی، در مقابل بی عدالتی، دهانشون بسته نشود.تمام جنایتهایی که در عالم صورت می گیرد برچسب قانونی دارد شما اگه بهترین قوانین رو هم داشته باشید اما اگر آدمی بخواهد هر شیطنتی بکند با آن قوانین می تواند بکند چون برچسب قانون دارد. اکثر زندانهای ما را مجرمین ساده لوح پر کرده اند حضرت امیرالمؤمنین(ع) در اول حکومت فرمودند: من را می بینید که دارم وارد حکومت می شوم اگر زمانی که دارم از حکومت خارج می شوم دیدید که با امکانات و زندگی متفاوتی ( غَیر رَحلی وَ راحَلَتی ، فَعَن خائِن ) به غیر از آن آدمی که داخل شدیم بودیم به عنوان مثال اگر خونه 80 متری داشتیم و حالا، خونه 3000 متری با امکانات شاهزادگی داریم، پس ( فَعَن خائِن ). کسانی که به شورا راه پیدا کردند نباید ارزان خر و گرانفروش باشند باد نکارند که طوفان درو کنند. بعد هم متاسف بشویم و تمام بی عدالتی ها را به حساب تقدیر و قسمت بنویسیم، بابا تو رو خدا حالا که مردم بهت اعتماد کردند به فکرشون باش، تو که با رای مردم اومدی یعنی خواستنت پس اگه یه جایی هم به مشکلی برخوردی یا یه گردن کلفت سد راهت بود اگه نترسی وبه مردم اعلام کنی مطمئن باش حل میشه همانطور که خداوند در قرآن کریم ترسیم می فرماید: که در دریا و خشکی فساد و ظلم ظهور نمی کند و نکرده است (اِلی بِما کَسَبت اید الناس ) یعنی هر جا فساد و بی عدالتی می بینید قرآن صریحا فرموده است دستآورد خود بشریت است.
واین یک جمله بزرگ: موانع را تنها زمانی خواهید دید که چشم از هدفتان برگرفته باشید. موضوع مطلب : چهارشنبه 85 آذر 22 :: 9:35 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
24 آذر سومین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و چهارمین دوره انتخابات خبرگان رهبری بطور همزمان برگزار می گردد. که البته برگزاری دو انتخابات مهم و هم زمان و کاملاٌ متفاوت از هم که یکی از آن ها مربوط به انتخابات راس هرم نظام اسلامی یعنی انتخابات خبرگان و دیگری مربوط به انتخابات قائده این هرم یعنی شوراهای اسلامی ؛هم برای دست اندکاران و برگزارکنندگان ،هم برای جریانات گروه ها و احزاب سیاسی و هم برای مردم ایران یک آزمون بزرگ و بیاد ماندنی خواهد بود ، چرا که درکشوری این انتخابات برگزار می گردد که انجام 29 انتخابات مهم در طول عمر 28 ساله نظام اسلامی حاکی از این است که نقش مردم در این نظام که همان انتخاب رهبر می باشد، تا کوچکترین و جزیی ترین تصمیم گیریها پیرامون مسائل زندگی روزمره خود در شهر و روستا سهیم می باشد ، لذا بجاست که مردم نسبت به این نقش سرنوشت ساز خویش هوشیار بوده و بتوانند بدرستی به ایفای آن بپردازند. اینشاالله که مورد توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد. اهمیت شوراها شور و مشورت همانطور که در قرآن و احادیث به آن اشاره شد یک امر کاملا عقلانی و پسندیده است که همواره مورد نظر اسلام بوده بطوریکه در سه جای قرآن به وضوح به آن اشاره شده است و احادیث رسیده از رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) هم به آن تاکید ویژه دارند. نقش شورا و مشاورت در زندگی اجتماعی شورا و مشاورت در زندگی اجتماعی بشر فواید و آثار فراوانی در پی دارد. جلوگیری از خودکامگی، استبداد و غرور بیجا، مشارکت همگان در تصمیم گیری های اجتماعی و امکان بهره برداری و استفاده از نظرات شهروندان برای تصمیم گیری پیرامون مسائل زندگی شان، راه را بر خود محوری و تفکرات استبدادی می بندد و از طرف دیگر سوظن آحاد جامعه را نسبت به تصمیماتی که درباره آنها گرفته می شود بر طرف می سازد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: کسی که در کارها خودرای باشد به هلاکت می رسد و هر که با مردم به مشورت پرداخت خودرا در عقل آنان شریک ساخت .به عبارت دیگر عقل و خرد جمعی، بر تصمیمات حاکم می شود. کارکرد شوراها شوراها کارکرد و وظایف بسیار زیادی را بر عهده دارند که قانون به آن اشاره کرده است وبر خلاف تصور متداولی که نزد بعضی از افراد وجود دارد، کارکرد شوراها صرفاٌ ساختن یک خیابان و یا یک پل و طراحی پارک و فضای سبز نیست، بلکه برنامه ریزی جامع شهری به ویژه در درون ساختار کلان کشوری نیز به عنوان یک راهبرد باید مد نظر شوراها قرار گیرد، از همین رو نگاه تخصصی بویژه در شهرهای بزرگ برای رفع معضلات شهری و روستایی به نحوی که رضایت مردم را جلب نماید، باید بعنوان نگاه غالب مورد توجه قرار گیرد، لذا شوراها باید محل اجتماع متخصصین و دلسوزانی باشد که با تخصص و تجربه خود بتوانند این نگاه را عملیاتی کنند. هر چند که شوراها باید محلی برای خدمت صادقانه و بفرموده مقام معطم رهبری دور از مناقشات سیاسی و جناحی هم باشند. اما باید یادآور شد که تاثیر انتخابات شوراها بر فرآیند سیاسی کشور و انتخابات دیگر نهادها نظیر مجلس و ریاست جمهوری دلیل حساسیت گروهها به این انتخابات است . اما اینطور هم نیست که اعضای شوراها باید عاری از دیدگاه سیاسی باشند آنچه که برای شوراها مضر است سیاست زدگی یا سیاست بازی است. حضور متخصصان با نگاه سیاسی درست و با بصیرت در شوراها امری لازم و ضروری است و اعضای شوراها نباید فراموششان شود که، شورا کلوپ سیاسی نیست، بلکه انجمن های خدمتی هستند که قادرند آرمان های دهها و بلکه صدها سال مردم ایران را در پرتو نظام اسلامی محقق سازند. گروهها و جریانات سیاسی لازم است، افرادی را بعنوان نامزد انتخابات شوراها معرفی نمایند و مردم نیز کسانی را انتخاب کنند که این افراد واقعا شوراها را جایگاهی برای خدمت ملی بدانند و نه خدای ناکرده فرصتی برای رفع نیازهای شخصی یا جناحی و باندی. به امید ایرانی همیشه سرفراز و سربلند
موضوع مطلب : شنبه 85 آذر 18 :: 9:58 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که بخواهید به گذشته برگردید؟ منظورم از گذشته یکی دو سال پیش نیست. منظورم گذشته ای که بی آنکه چیزی از این دور و زمونه بفهمی می خندیدی و بازی می کردی. آره درست فکر کردی، منظور من روزگار کودکیست، روزگاری که نه غم رو می فهمیدیم نه می دونستیم سرنوشت چیه! یاد روزگار کودکی بخیر. روزگاری که آزاد و رها از بدیهای زمونه به این طرف وآن طرف می رفتیم. تمام غمهای دنیامون خراب شدن اسباب بازیهایمان بود و تمام شادیهامون پفکی بود که مامان برامون می خرید . وقتی کوچیک بودیم معنی بدی و گناه را نمی دونستیم وقتی کوچیک بودیم شاید به ذهنمون هم خطور نمی کرد که روزی باید بزرگ بشیم و غصه دنیا رو بخوریم . غصه اون چیزهایی که نداریم، غصه چیزهایی که از دست دادیم، غصه روزای خوبی که خیلی ساده از کنارمون رد شدند. خوش به حال بچه ها که نمی دونن سختی زندگی چیه؟ خوش به حال بچه ها که ترسشون فقط تنهائیه. اما ترس من وتو از فرداست! از فردایی که هنوز نیومده اما می دونیم با اومدنش شاید یه کم غم وغصه هم بیاره .خوش به حال بچه ها که قادرند خیلی راحت و بدون دلیل گریه کنند و داد بزنند. اما اگر ما بزرگترها بدون دلیل گریه کنیم برچسب دیوانگی می خوریم ؛بچه ها اگر اشتباه کنن کسی دعواشون نمی کنه اما اگه من و تو اشتباه کنیم مورد مواخذه ی روزگار قرار می گیریم.بچه ها اگر چیزی بخواهند شاید خیلی راحت به دست بیاورند. اما ماحتی برای به دست آوردن یه چیز ساده باید کلی خودمون را به در و دیوار بزنیم تازه هیچ معلوم نیست که به هدفمون برسیم یا نه. کودکی گذشت و حال حسرت آن روزگارها را می خوریم. اما حسرت خوردن فایده ای ندارد. اما ما می توانیم بی گناه و پاک باشیم. مثل آنها می توانیم بخندیم و شاد باشیم به شرط داشتن دلی شاد. دل شاد هم ارزان بدست نمی آید باید به زندگی لبخند بزنیم تا او هم به ما لبخند بزند. باید گناه نکنیم و جلوی گناه کردنها را گرفت. باید همدیگر را دوست داشته باشیم و مثل بچه ها مهربون. باید از تنهایی فرار کرد. باید اسباب بازیهامون رو تقسیم کنیم. باید به داشته هامون فکر کنیم و یا یه مدتی با همونها بازی کنیم تا... اونوقت می توانیم مثل بچه ها به هر چی بخواهیم برسیم به شرط توکل کردن به خداوند و تلاش. می توانیم خوب باشیم و خوب زندگی کنیم و همچون بچه ها بخندیم. موضوع مطلب : پنج شنبه 85 آذر 16 :: 10:33 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
کسب مدال طلای وزنه برداری پهلوان حاج حسین رضازاده را به همه ملت های مسلمان بویـژه امت قهرمان پرور ایران تبریـک می گوئیم. پیام رهبر معظم انقلاب به همین مناسبت: بسم الله الرحمن الرحیم صحنه را دیدم، از اینکه ملت ایران را خوشحال کردی، متشکرم. اینشاالله موفق باشید. سید علی خامنه ای 15/9/85
واقعا عشق واعتقاد واقعی و قلبی به مولا ابوالفضل(ع) چه می کند؟ آنگاه که از کودکی، دست در دستان پدر سوی سقاخانه می رفتی، تو که از آن زمان عشق به سقا و سقاخانه در وجودت جان گرفت و شروع به رشد کرد تا الآن که با پیراهنی متبرک به نام نامی تنها علمدار کربلا باعث افتخارآفرینی کشورمان،ایران اسلامی هستی، تو که نامت چنان غروری را در وجود هر ایرانی ایجاد می کند که انگار تو خودشان هستی، تو را که با آمدنت بر بروی سکوی وزنه برداری ذکر یا اباالفضل ، یا اباالفضل را بر لبانمان جاری میکنی. درود بر تو و ابوالفضل علیه السلام نگهدارت
اینک که به نام و یاد عباس (ع) کارنامه افتخارات دلاورمردان این میهن اسلامی نقش پذیرفته است، نباید فراموش شود که، چه بزرگوارانی بودند که این موقعیت را فراهم نمودند، همانان که بدون هیچ اثر و نامی از خود، فقط با ذکر یا حسین یا ابوالفضل دروازه های معرفت را پیموده و به لقاالله رسیدند و شاید به خدای خود چنین گفتند که ما فقط خادمیم، خادم، خادم این ملت، ملت مسلمان و شیعه ایران و برای دفاع از اسلام و مسلمین، دفاع از انقلاب و نهضت خمینی کبیر(ره) و دفاع از ناموسمان آمده ایم. سزاوارترین کسان، برای ایستادن بر این ساحل، همانانند، همانان که لحظه های حضور در گرماگرم ایثار و جانبازی را لمس کرده اند، همانان که یک یا عباس گفته اند و صد لبیک شنیده اند. چون دید دست راست جدا شد ز پیکرش افکند مشک آب ، به بازوی دیگرش گفتا ، قضا که چاره ز یک دست کی شود شد کشته این جوان و کسی نیست بر سرش ای آب نارسیده به حنجر، سکینه اش وی رفته سوی شام ، دل افسرده خواهرش ای دا به درد بی پدری بسته کودکش وی در مدینه، چشم به ره مانده مادرش این تشنه لب ، مسافر برگشته از فرات از جان گذشت و گشت فدای برادرش و چه طولانی شد این عطش و چه طاقت سوز شد این تشنگی موضوع مطلب : شنبه 85 آذر 11 :: 9:46 صبح :: نویسنده : خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار
سلام بر تو اى امام هشتم، اى فرزند پیامبر و على، اى پاره تن فاطمه اى جگر گوشه حضرت موسى بن جعفر، و اى امامى که هر لحظه دل هاى ما به شوق دیدار حرم مطهّرت مى تپد، سلام بر تو اى على بن موسى الرضا، و سلام بر پدارن بزرگوارت و فرزندان پاک و معصومت. با تولد بهار انتظار به پایان مىرسد. رنگ ماتم از چهره شهر زدوده مىشود. غم جاىخود را به شادى مىدهد و شکوفههاى سفید بر قلبها شکوفا مىشود و چشمه امید درچشمهاى شیعیان مىجوشد. در صبحى به زیبایى بهار و به گرمى و صمیمیتخورشید دریازدهم ذىالقعده سال 148 هجرى، ماهى از تبار نور واز فرزندان على و فاطمهدرخششیافته، پا به عرصه گیتى مىگذارد. اسم او را که جد بزرگوارش سالها در انتظاردیدارش زندگى مىکرد و از او و تولدش سخن مىگفت، على نهادند و لقبش را رضا، چراکه همیشه راضى به رضاى پروردگار بود. پدر گرامى ایشان حضرت موسى بنجعفر(ع)همیشه او را به این نام فرا مىخواندند و کنیهاش را اباالحسن صدا مىزدند. دردفتر تاریخ شیعه و در کتب و روایات از هشتمین امام با القاب رضا، صابر، رضى،وفى، فاضل، سراجالله، نورالهدى، صدیق و ... نام بردهاند اما معروفترین لقب آنحضرت «رضا» است و به این دلیل خداوند نام «رضا» را براى او برگزیده است چونایشان در آسمانها در نزد خداوند تبارک و تعالى و در زمین میان پیامبران وامام(ع) مورد رضایتبود و دل به خشنودى خدا سپرده بود. ... در تمایز امام هشتم از بقیه امامان شیعه و اینکه ایشان را به عنوان رضامىشناسند، آمده است که: «از وقتى مخالفین از دشمنان آن حضرت به او راضى شدند،همچنانکه موافقین از یاران و دوستانش به او رضایت دادند و این خصوصیت درهیچکدام از پدران بزرگوارش نبود.» مادر کریمه آن حضرت که دلى به وسعت آسمانداشت و چشمانى پر از ستاره خوشبختى و در دستانش کلید درى بود که خشنودى خدا بااو باز مىشد و آن در «رضا»ى او بود. او بانوى رنج کشیدهاى بود پر از مغرباسارت که در اختیار جدهاش حضرت حمیده قرار داده شده بود. نام او را تکتم، نجمه،طاهره، اروى، سمانه و ... آوردهاند و بعضى خیزران و شقراء نیز گفتهاند، در عقلو دیندارى و حیاء از بهترین زنان بود و در زیرکى و محاسن و اخلاق مورد ستایشهمگان قرار مىگرفت. شیخ صدوق از او روایت کرده است که فرمود: چون فرزندم امامرضا(ع) را حامله شدم بهیچ وجه سنگینى حمل را در خود احساس نمىکردم چون به خوابمىرفتم صداى تسبیح و تهلیل و تمجید حق سبحانه و تعالى را از درون بطن خویشمىشنیدم و ترسان بیدار مىشدم و دیگر صدایى نمىشنیدم. با اینکه مجموعه خواهران وبرادران امام رضا(ع) را بین36 تا 38 نفر ذکر کردهاند، اما هیچکدام از آنها درنزد حضرت امام موسى بنجعفر(ع) مثل امام رضا(ع) مورد لطف و عنایت و توجه خاص آنحضرت نبود. طلوع نامت رازیست سترگ که هنوز بتهای کوچک و بزرگ شکسته آنند پیشانی ات معبدی است که عابدان مشرقی قبله را در آن به جستجویند در معبد پیشانی ات شبانی ساده دل میان پیراهن من به نیایش نشسته است همراه با کبوترانی که از نامت دانه و گل بر می چینند حنجره ات- افشان در آفتاب و مهتاب- روشن می کند دقایقم را وای خدا جون شنبه روزتولد آقامون ضامن آهو ... چقدر دوست داشتیم اون روز مشهد الرضا بودیم سرمون می گذاشتیم روی زانوهامون و زار زار گریه می کردیم چقدر دوست داشتیم شنبه کنار سقاخونه ی طلای آقامون می رفتیم و برای کبوترای حرمش دونه می پاشیدیم . چقدر دوست داشتیم سرمون تکیه بدیم به ضریج و با آقامون درد دل کنیم ....... حرفایی رو بگیم که تا حالا به هیچ کس نگفتیم ... چیزایی رو بخواهیم که تا به حالا از هیچ کس نخواستیم ... از آقامون ضامن آهو بخواهیم فرج آقامون حضرت قائم رو از خدا بخواد و طولانی تر از این نکنه ... ازش می خواستیم ............ خیلی حرفا داریم که بگیم ولی اینجا نمی تونیم بنویسیم ....... از همه تون التماس دعا داریم ... برامون دعا کنید ... بخصوص شما که الآن مشهدید.
موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 63
کل بازدیدها: 307811
|
||